میگم این تهرون عجیب غریب واسه ما شهرستونی ها چه چیزای جدیدی داره هاااااا....
صبح نرسیده به ۴راه پارک وی از بی آرتی پیاده شدم.... تو اون برف و سرما و سوز... ۲تا آقا و ۲تا دختر بچه... با لباس های قرمز و صورت های سیاه جلوی ماشینا میرقصیدن... ملت بهشون پول میدادن...
(عکس هم گرفتم ولی با این سرعت داغون جی اس ام نمیشه آپلود کنم)
خیلی برام جالب بودااااااااا... من هیچ وقت این موقع سال تهران نبودم!... این عمو نوروزی که میگن اینجوریاس!....
سلام
بایه پست جدید به روزم
منتظر قدمهای پرمهرتان
پاینده باشید[گل]
رقص برای یک لقمه نان ...
یکی از تلخ ترین صحنه های تیاتر زندگیه ...
تلخ تر از این هم هست....
رقص؟؟؟نمیدونم،داره یادم میره چرا گاهی باید رقصید!برای چی!!!
منم نمیدونم!